|
امام رضا شناسی (استاد محترم خانم زهره بروجردی) جلسه 3 |
در کلاس محضر علی بن موسی الرضا (ع) هستیم در جلسه سابق حروف الفباء را از زبان حضرت آموزش دیدیم و آموختیم حروف با آموزش حضرت جایگاه دیگری دارد . در این جلسه روایتی1 عرض میکنم: فردی به نام همدان بن سلیمان از حضرت علی بن موسی رضا(ع) سوال کردم، معنای این آیه چیست را «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماء... »2 (آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را براى(پذیرش) اسلام، گشاده مى سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آن چنان تنگ مىکند...) حضرت جواب میدهند : « مَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ بِإِیمَانِهِ فِی الدُّنْیَا إِلَى جَنَّتِهِ وَ دَارِ کَرَامَتِهِ فِی الْآخِرَةِ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلتَّسْلِیمِ لِلَّهِ وَ الثِّقَةِ بِهِ وَ السُّکُونِ إِلَى مَا وَعَدَهُ مِنْ ثَوَابِهِ حَتَّى یَطْمَئِنَّ إِلَیْه» (اگر خدای سبحان بخواهد کسی را در همین دنیا به سوی بهشتش راهنمایی کند و در آخرت به سوی دار الکرامة راهنمایی کند سینه او را باز میکند برای تسلیم شدن در مقابل خدا و اعتماد به خدا و مطمئن شدن به وعدههای الهی ) و اگر خداوند اراده گمراهی کسی را بکند او را از دیدار بهشت محروم میسازد در دنیا او را گرفتار شک میکند شکی که به کفر منجر شود چنین فردی در اعتقادات حقه خویش مضطرب میشود، در همین ابتدا مقدمتاً خدا را شکر میکنیم از پذیرش اعتقادات حقهای که به ما عطا کرده است که اگر آیه یا روایتی را میشنویم نه تنها آن را میپذیریم بلکه اعتقاد قلبی داریم که حق همین است. وعده خدا قطعی است و هر یک از ما از طریق همین وعدهها به آرامش دست مییابیم آرامشی که در پی وعدههای خدا فرا میرسد همان بهشتی است که خداوند فرد شکاک در اعتقادیات را از آن محروم ساخته است حضرت حق ما را در همین عالم ماده به بهشت راهنمایی میکند . بحث این جلسه مباحث توحیدی است که از لسان مطهر حضرت علی بن موسی الرضا به ما رسیده است که گاهی به شکل تفسیر آیات و گاه به عنوان سوال و جواب آمده است. جلد 1 عیون الاخبار الرضا ص 229 به مجموعهای از آیات توحیدی اشاره دارد که مثلاً «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ»3 (آرى) در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است، در قیامت گروهی چهرههاشان خوشحال و خندان است، علت این خوشحالی چیست؟ قرآن میگوید «الی ربها ناضره» چون به خود خدا نگاه میکنند (لازم به توضیح است گروهی با استناد به همین آیات قائل به جسمانیت خداوند سبحان شدهاند) اباصلت از یاران خاص حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در باره چنین آیاتی سوال میکند (البته لازم به ذکر است که روایتی نیز با همین مضمون از حضرت علی بن موسی الرضا به ما رسیده است) اباصلت از آیه و روایاتی با این مضمون است سوال میکند و میگوید چگونه مومنان در قیامت به خدا نگاه میکنند و در بهشت او را زیارت میکنند. حضرت میفرمایند: خدای سبحان پیامبرش محمد(ص) را بر تمام مخلوقین حتی بر فرشتگان برتری داد و اطاعت از او را به منزله اطاعت از خودش قرار داد فرمود: « مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ ...»4 (کسى که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛...) در قرآن آمده است « إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ ...»5 (کسانى که با تو بیعت مىکنند(در حقیقت) تنها با خدا بیعت مىنمایند....) کسانی که با پیامبر بیعت کردند با خدا بیعت کردهاند حضرت علی بن موسی الرضا در ادامه میفرمایند که پیامبر فرموده است هر کس در حیات و ممات من ، مرا زیارت کند خدا را زیارت کرده است پس زیارت خدا در بهشت یا نگاه کردن خدا در قیامت به معنای ملاقات کامل با پیامبراست اباصلت ادامه میدهد از حضرت سوال کردم یابن رسول الله معنی این روایت چیست؟ «ان ثواب لا اله الا الله النظر الی وجه الله » ثواب لا اله الا الله نگاه به صورت خداست، حضرت فرمودند: اباصلت اگر کسی برای خدا صورتی قائل شود کافر است، وجه خدا حجتهای خدا هستند که مردم با توجه به آن حجتها توجه به خدا مییابند بعد حضرت آیهای از قران را تلاوت کرده و فرمودند: « کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ »6 (همه کسانى که روى آن[ زمین] هستند فانى مىشوند) « وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ »7 (و تنها ذات ذو الجلال و گرامى پروردگارت باقى مىماند) و آیه دیگری میگوید: «... کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ ...»8 (...همه چیز جز ذات(پاک) او فانى مىشود ...) لازم به توضیح است که ذکر خالصانه لا اله الا الله در این عالم در حالیکه حقیقتا فرد خود را از غیر خدا منقطع ببیند و عالم را به غیر از خدا فانی بداند در این حال ثواب دیدار وجه الله به او عطا میشود. در قسمت قبل عرض کردیم وجه الله وجود مقدس پیامبر است و به تبع نبوت ، ولایت نیز شامل این وجه الله میشود، اگر ما یک لا اله الا الله خالصانه بگوییم گویا توفیق تشرف نصیبمان شده است با ذکر لااله الا الله موانع برطرف میشود و دیدار خدا میسر میگردد، اگر برای هر یک از ما از دیدار معشوق خبری نیست یعنی ما هنوز قدم اول را هم برنداشتیم که قدم اول همان ذکر لااله الا الله است. بعد امام رضا (ع) همان روایت صفحه 229 را ادامه میدهند و میفرمایند : پیامبر فرمودند : « مَنْ أَبْغَضَ أَهْلَ بَیْتِی وَ عِتْرَتِی لَمْ یَرَنِی وَ لَمْ أَرَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة » اگر کسی دشمن بدارد اهل بیت مرا روز قیامت نه او مرا میبیند نه من او را میبینم در حقیقت چنین فردی روز قیامت از رحمت خداوند سبحان محروم شده است و خدا توجهی به او ندارد توجه الهی متوجه محب اهل بیت است ، امام رضا (ع) در ادامه روایت میفرمایند: پیامبر فرمودند: « إِنَّ فِیکُمْ مَنْ لَا یَرَانِی بَعْدَ أَنْ یُفَارِقَنِی» (در میان شما کسى هست که بعد از آنکه از من مفارقت کند مرا نبیند) حضرت میفرماید : اباصلت خدا جا و مکان ندارد با چشم و عقل دیده نمیشود، جدایی از من یعنی جدایی از خدا . اولین درس توحیدی که در محضر امام رضا(ع) تلمذ کردیم آن است که توحید بدون نبوت و ولایت امکان پذیر نیست لا اله الا الله نمی تواند جدای از محمد رسول الله و علی ولی الله باشد و در حقیقت توحید واقعی آن است که ارتباط ما را با پیامبر و عترتش افزون کند والا توحید نیست. روایت دیگری در عیون اخبار الرضا آمده است (ص350 ج 1) فردی از علی بن موسی الرضا میپرسد توحید در ذهن داشته است خداوند هیچگاه فراموش کار نیست چرا در قرآن به خداوند نسبت نسیان داده شده است . «... نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُم ... »9 ( خدا را فراموش کردند، و خدا(نیز) آنها را فراموش کرد) حضرت فرمودند: خدا نه سهوی دارد و نه چیزی را فراموش میکند بعد ایشان از خود قرآن کمک میگیرند و میگویند: « وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا »10 و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده(و نیست)! خدای تو هیچگاه فراموش کار نبوده است آن شخص میپرسد پس معنی آیه « نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُم» چیست؟ چرا در این جا نسبت فراموشی به خدای سبحان دادهاند حضرت میفرمایند معنی این آیه را با آیه « وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ »11 جواب میدهند: (و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به«خود فراموشى» گرفتار کرد، آنها فاسقاند.) استنباط جواب حضرت این است که خدا فراموشی، خود فراموشی میآورد در واقع معنای آیه این است مجازات خدا فراموشی خود فراموشی است . ایشان در ادامه آیه 51 سوره اعراف را میخوانند برای اثبات این مطلبشان «.... فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا...»(... امروز ما آنها را فراموش مىکنیم، همان گونه که لقاى چنین روزى را فراموش کردند ....) از این آیه چنین استنباط میشود که خدا میگوید ما در قیامت گروهی را به فراموشی میسپاریم همان گروهی که ملاقات با ما را فراموش کرده بودند حضرت میفرمایند: فراموشی خدا نسبت به بنده رهایی نسبت به اوست یعنی خداوند سبحان بنده را به حال خویش وامیگذارد و او را بدون تکلیف در بندگی رها میکند، حضرت حق رحمت خاص خود را به سوی چنین بندهای نازل نمیکند. دومین آموزشی در محضر علی بن موسی الرضا این است که نسیان و سهو در ذات اقدس الهی راهی ندارد، اگر کسی گمان کند خدا او را از یاد برده گمان غلطی است زیرا در اعتقادات توحیدی ما سخن این است «و ما کان ربک نسیا » و برای خدای شما فراموشی نیست فراموشی از جانب بنده است بنده میان خود و خدا حجابها و پردههایی از غفلت و نادانی کشیده است و خدا را در پی این پردهها به فراموشی سپرده است . عقوبت فراموشی بنده نسبت به خدای سبحان آن است که خداوند از توجه نسبت به او رو گردان است خود فراموشی چتر ومانع خداشناسی است . در عیون صفحه 258 آمده است: فردی است به نام فتح بن یزید جرجانی خدمت حضرت مشرف میشود و میگوید معنای عبارت خداوند لطیف و خبیر و سمیع و بصیر و واحد و صمد و لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا احد است، چیست؟ سوال چنین است اگر خدای سبحان متصف به چنین صفاتی است، بنده نیز از این صفات بیبهره نیست سائل میگوید: خدا سمیع است ما هم سمیعایم ، خدا بصیر است ما نیز بصیریم او غنی است ماهم قدرت بر غنی بودن را داریم سائل از حضرت درخواست میکند تا لطیف و خبیر بودن خدا را برای او توصیف کند. حضرت میفرمایند : (اللطیف للخلق اللطیف و العلمه بشیء لطیف) اگر لطیف بودن خدا را اراده کردهای ببین در میان مخلوقاتش به چه میزان، لطیف خلق کرده است چقدر ظریف خلق کرده است اگر علم او را طلب میکنی ببین علم او چگونه لطیف و نازک درمیان اشیاء جای گرفته است حضرت در ادامه میگوید : ای فتح، آیا تو اثر صنع خدا را نمیبینی! نمیبینی که خلقت گیاهان چقدر ظریف است خلقت حیوانات از چه ظرافتی برخوردار است بین پشه حیوانی است که چشم به سختی آن را میبیند اما در خلقت آن مانند سایر حیوانات نر و ماده هست و همین حیوان به گونهای برای فرزندانش غذا میبرد که حیوانات بزرگتر این کار را میکنند . همان حیواناتی که در دل دشتها حرکت میکنند همان حیواناتی که کاملترین تکلم را با هم نوعان خود دارند و بعد میفرمایند : رنگ آمیزیها را دیدهای که به لطیف بودن خدا پی ببری، مخلوقات از لطافتی برخوردارند که با لمس قابل ادراک نیستند حالا خدا لطیف است و خبیر است یعنی این بندگان را با این دقت آفریده و با همین دقت به نیازهایشان رسیدگی میکند «ما ربک نسیا » خدا نیاز بنده را فراموش نمیکند همه نیاز بندگان را در طول زندگی او تهیه میکند . سخن این نیست که برآورده کردن نیازهای انسان مربوط به ابتدای خلقت است یعنی خدا وقتی بنده را آفرید و انواع نیازهای او را تدارک دید و امر خلقت را پایان داد بلکه خالقیت حضرت حق آن به آن و لحظه به لحظه استمرار دارد یعنی همین الان خلقت نو و حدیث برای بنده ایجاد میکند . آیه « أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍ » 12 (آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم(که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم)؟! ولى آنها(با این همه دلایل روشن) باز در آفرینش جدید تردید دارند!) خدا میگوید: آیا ما عاجز بودیم از خلقت اولیه بلکه ما دائم در حال خلق جدید هستیم مردم در اشتباهند و نمیدانند که ما آن به آن آنها را خلق میکنیم . با توضیحاتی که گذشت خدای سبحان اهل نسیان نیست آن به آن در حال ایجاد و خلق است و آنکه مادام خلق میکند نسیانی بر او عارض نمیشود . __________________________ |
هدیه به پیشگاه مطهر انیس النفوس علیه السلام صلوات |